ابوالقاسم مهری نژاد؛ سارا رجبی مقدم
چکیده
هویت آشفته میتواند برای فرد و جامعه پیامدهای نامطلوبی داشته باشد. برای کاهش و حتی جلوگیری از این پیامدهای نامطلوب، میتوان در روند شکلگیری هویت دخالت نمود و حتی پس از شکلگیری آن را تغییر داد. هدف از این پژوهش بررسی اثربخشی معنادرمانی بر ارتقای هویت فرد است. جامعه این پژوهش را دانشجویان پسر دچار هویت آشفته تشکیل میدادند ...
بیشتر
هویت آشفته میتواند برای فرد و جامعه پیامدهای نامطلوبی داشته باشد. برای کاهش و حتی جلوگیری از این پیامدهای نامطلوب، میتوان در روند شکلگیری هویت دخالت نمود و حتی پس از شکلگیری آن را تغییر داد. هدف از این پژوهش بررسی اثربخشی معنادرمانی بر ارتقای هویت فرد است. جامعه این پژوهش را دانشجویان پسر دچار هویت آشفته تشکیل میدادند که برای تعیین هویت و نمونهگیری از آنان، 500 دانشجوی پسر از بین دانشجویان دانشگاههای تهران به شکل تصادفی انتخاب شدند و با استفاده از آزمون سنجش هویت آدامز و بنیون (1987) مورد آزمون قرار گرفتند.این افراد، دانشجویان مقطع کارشناسی شاغل به تحصیل در سال تحصیلی 1388-1389 بودند و میانگین سنی آنان 21 سال بود. 12 نفر از افراد دارای هویت آشفته که به شرکت در برنامه گروه درمانی تمایل داشتند، برای شرکت در جلسات درمان انتخاب شدند. از این میان 3 نفر در جلسات درمان به طور کامل شرکت نکردند و گروه آزمایش شامل 9 نفر شد. برنامه گروه درمانی شامل 12 جلسه معنادرمانی گروهی بود که در جلسات 90 دقیقهای بر روی افراد گروه آزمایش اجرا شد. در ابتدا بین دو گروه آزمایش و کنترل از نظر هویت آشفته تفاوت معناداری وجود نداشت؛ اما پس از معنادرمانی، نتایج پسآزمون دو گروه تفاوت معناداری با یکدیگر داشت. نتایج پیشآزمون و پسآزمون گروه آزمایش، تفاوت معناداری با یکدیگر داشت؛ اما تفاوت معناداری بین پیشآزمون و پسآزمون گروه کنترل به دست نیامد. برنامه معنادرمانی گروهی توانست به افراد دچار هویت آشفته در جهت کسب هویت افراد کمک کند.